وقتی احساساتت را قورت می‌دهی: نگاهی به طرحواره بازداری هیجانی

آیا تا حالا تجربه کرده‌اید که نتوانید احساساتتان را همان‌طور که هستند بیان کنید؟ مثلاً وقتی عصبانی یا شاد هستید، خودتان را کنترل کنید و اجازه ندهید دیگران چیزی از درونتان بفهمند؟ شاید هم اطرافتان کسانی باشند که همیشه ساکت‌اند، احساساتشان را بروز نمی‌دهند و از بیرون آدم‌های سرد و بی‌روحی به نظر می‌رسند.

رفتارهایی از این دست معمولاً ریشه در الگوهای ذهنی پنهانی دارند که از کودکی در ناخودآگاه ما شکل گرفته‌اند. بسیاری از این الگوها یا همان طرحواره‌ها، نه‌تنها به ما کمکی نمی‌کنند، بلکه در بلندمدت باعث می‌شوند نتوانیم با خود و دیگران ارتباط سالمی داشته باشیم.

یکی از این الگوهای پنهان که زندگی عاطفی افراد زیادی را تحت تأثیر قرار داده، طرحواره بازداری هیجانی است؛ یعنی حالتی که فرد احساس می‌کند باید همیشه خودش را کنترل کند، حتی وقتی نیاز به ابراز احساس دارد.

در این مقاله از سایت کلینیک روان‌شناسی پیروزی، نگاهی متفاوت به طرحواره بازداری هیجانی خواهیم داشت و بررسی می‌کنیم چطور این الگوی ذهنی شکل می‌گیرد، چه نشانه‌هایی دارد و چگونه می‌توان آن را پشت سر گذاشت.

طرحواره بازداری هیجانی

طرحواره بازداری هیجانی چیست؟

طرحواره بازداری هیجانی یکی از ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه‌ای است که توسط جفری یانگ در نظریه «طرحواره‌درمانی» معرفی شده است. این طرحواره به حالتی اشاره دارد که فرد از ابراز آزادانه احساسات، هیجانات، نیازها یا خواسته‌هایش خودداری می‌کند؛ چراکه در ضمیر ناخودآگاهش باور دارد این ابراز احساسات ممکن است باعث طرد شدن، خجالت‌زدگی، تنبیه یا بی‌ارزش تلقی شدن شود.

فردی که به طرحواره بازداری هیجانی دچار است، اغلب در کودکی یاد گرفته که باید احساسات خود را سرکوب کند. مثلاً به او گفته شده:

«پسر که گریه نمی‌کنه»

«اگه عصبانی شی، کسی دوستت نداره»

«زیادی احساساتی نباش، آبرومون می‌ره»

در نتیجه، در بزرگسالی هم ترجیح می‌دهد هیجاناتش را پنهان کند تا از قضاوت یا سرزنش در امان بماند. (یانگ، جفری، کلوسکو، جانت، و ویسار، مارسیا، ۲۰۱۶، طرحواره‌درمانی؛ راهنمای کاربردی برای درمانگران، ترجمه دکتر حمید پورشریفی و همکاران، نشر ارجمند.)

علائم طرحواره بازداری هیجانی

افرادی که گرفتار الگوی بازداری هیجانی هستند، معمولاً ویژگی‌هایی از خود نشان می‌دهند که در ظاهر شاید طبیعی به نظر برسند، اما در باطن نشانه‌ای از یک درگیری عمیق درونی‌اند:

🔸 خاموشی هیجانات

حتی وقتی خوشحال‌اند یا کسی را دوست دارند، تمایلی به ابراز آن ندارند. احساسات منفی مثل غم یا خشم هم اغلب در درونشان مدفون می‌ماند.

🔸 نگرانی از طرد شدن

ذهنشان مدام به آن سمت می‌رود که «اگر احساساتم را نشان دهم، دیگران کنارم می‌گذارند یا مرا قضاوت می‌کنند.»

🔸 خودسانسوری عاطفی

نوعی فیلتر دائمی روی احساسات دارند؛ طوری‌که خود را موظف می‌دانند همیشه منطقی، بی‌حاشیه و آرام جلوه کنند، حتی وقتی طوفانی درونشان در جریان است.

🔸 فرار از صمیمیت

از گفت‌وگوهای عاطفی یا موقعیت‌هایی که احساسات در آن پررنگ می‌شود فاصله می‌گیرند. نزدیکی احساسی برایشان تهدیدآمیز است.

🔸 عقل‌زدگی افراطی

باور دارند تصمیمات باید کاملاً عقلانی باشد و احساسات جایی در تصمیم‌گیری ندارند؛ گویی احساس داشتن نوعی ضعف است.

🔸 فاصله در ارتباطات

نمی‌توانند به‌راحتی با دیگران پیوند عمیق برقرار کنند. رابطه‌هایشان اغلب رسمی، محدود یا بی‌روح باقی می‌ماند.

علائم طرحواره بازداری هیجانی

ریشه‌های شکل‌گیری طرحواره بازداری هیجانی

انسان به‌طور طبیعی موجودی احساس‌محور است؛ هیجانات بخشی جدانشدنی از تجربه انسانی هستند، اما گاهی شرایط زندگی در دوران کودکی باعث می‌شود فرد یاد بگیرد احساساتش را نادیده بگیرد، در خود پنهان کند یا از دیگران مخفی نگه دارد.

ریشه‌های این طرحواره اغلب در محیط‌های خانوادگی خشک، پرتنش یا بی‌تفاوت شکل می‌گیرد، مثل:

🔹 رشد در خانواده‌ای که بروز احساسات باعث شرمندگی، طرد یا سرزنش می‌شد.

🔹 داشتن والدینی که خودشان هم ارتباط عاطفی محدودی داشتند و احساسات را سرکوب می‌کردند.

🔹 زندگی در خانه‌ای که در آن اعتیاد، خشونت یا بی‌ثباتی روانی حاکم بوده است.

🔹 تجربه‌های تلخ مثل تحقیر شدن به‌خاطر گریه یا بیان ترس‌ها و غم‌ها در جمع.

🔹 دریافت پیام‌هایی از اطرافیان مبنی بر اینکه «قوی بودن یعنی بی‌احساس بودن» یا «ابراز عاطفه ضعف است».

در چنین شرایطی، کودک به‌جای اینکه احساساتش را بیان کند، یاد می‌گیرد آن‌ها را پنهان کند تا از آسیب بیشتر در امان بماند. این الگو، اگر درمان نشود، در بزرگسالی هم ادامه می‌یابد و فرد حتی نسبت به احساسات خودش نیز بی‌تفاوت یا بی‌خبر می‌ماند.

ریشه‌های شکل‌گیری طرحواره بازداری هیجانی

اثرات خاموش طرحواره بازداری هیجانی بر زندگی فرد

افرادی که درگیر بازداری هیجانی هستند، اغلب در روابط اجتماعی و فعالیت‌های روزمره خود با چالش‌های پنهانی اما جدی مواجه می‌شوند. خودداری از نشان دادن هیجانات به‌مرور باعث می‌شود پیوندهای عاطفی‌شان با دیگران ضعیف‌تر شده و فاصله احساسی میان آن‌ها و اطرافیان ایجاد شود.

در چنین شرایطی، دیگران ممکن است این افراد را خشک، سرد یا بی‌علاقه بدانند، در حالی که درونشان پر از احساس است. این سوءتفاهم‌های مکرر باعث دوری تدریجی دیگران شده و فرد کم‌کم خودش را ملامت می‌کند: «حتماً اشکال از من است که کسی با من احساس نزدیکی نمی‌کند.»

این احساس سرزنش درونی و ناکامی در ارتباط، به‌شدت به عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس ضربه می‌زند. فرد ممکن است در جمع احساس کم‌ارزشی کند و ترجیح دهد از موقعیت‌های اجتماعی دوری کند؛ چون تصور می‌کند توانایی ایجاد ارتباط عاطفی ندارد.

برای رهایی از این چرخه فرساینده، مراجعه به یک درمانگر آگاه و متخصص ضروری است. تنها از طریق روان‌درمانی هدفمند می‌توان به ریشه‌های بازداری هیجانی دست پیدا کرد و مسیر بازیابی احساسات و روابط را هموار ساخت.

اثرات طرحواره بازداری هیجانی بر زندگی

مسیر درمان طرحواره بازداری هیجانی چگونه است؟

در فرآیند درمان این طرحواره، هدف این نیست که فرد صرفاً درباره احساساتش صحبت کند؛ بلکه درمانگر تلاش می‌کند کودک درون خاموش و ساکت را که روزی برای بقا احساساتش را پنهان کرده، دوباره بیدار کند.

در جلسات درمانی، فضای امنی ایجاد می‌شود تا مراجع بتواند بدون قضاوت، خودش را تجربه کند؛ با همه شادی‌ها، غم‌ها، خشم‌ها و هیجاناتش.

یکی از تکنیک‌های اصلی، بازسازی تجربیات گذشته در ذهن فرد است. درمانگر به کمک تصویرسازی ذهنی و تکنیک‌های عاطفی، او را به دوران کودکی‌اش بازمی‌گرداند؛ به همان لحظاتی که احساساتش نادیده گرفته شد یا سرکوب شد. این بازگشت، فرصتی فراهم می‌کند تا تجربه دوباره آن لحظات، این بار با حمایت، درک و پذیرش همراه شود.

علاوه بر کار درونی، افراد تشویق می‌شوند در فعالیت‌هایی شرکت کنند که آزادانه احساسات را فعال می‌کنند، مثل رقص، آواز، بازیگری یا نوشتن احساسات. این کارها به فرد کمک می‌کنند تا با بیان غیرکلامی، عواطف سرکوب‌شده را به سطح آگاه بیاورند.

درمانگر توضیح می‌دهد که هیجانات مثل سیگنال‌هایی در بدن و روان هستند؛ درست مانند تب که نشانه فعال بودن سیستم ایمنی است، ابراز هیجانات هم نشانگر سلامت روان است. اگر این هیجانات جایی برای خروج نداشته باشند، درون فرد جمع می‌شوند و دیر یا زود به شکل انفجاری یا آسیب‌زا بروز پیدا می‌کنند.

بنابراین، درمان طرحواره بازداری هیجانی نوعی بازگشت به خودِ احساسی است؛ بازگشتی همراه با امنیت، پذیرش و تمرین رهایی.

درمان طرحواره بازداری هیجانی

سخن آخر

رهایی از طرحواره بازداری هیجانی مسیری است که نیاز به آگاهی، تمرین و زمان دارد. با شناختن احساسات و جسارت در بیان آن‌ها، آرام‌آرام می‌توان زندگی احساسی پویاتری را تجربه کرد و در ارتباطات خود صمیمیت و عمق بیشتری ساخت.

فراموش نکنید که نشان دادن هیجان‌ها نه‌تنها ضعف نیست، بلکه نشانه‌ای از سلامت روان و بلوغ عاطفی است. اگر احساس می‌کنید در این مسیر به راهنمایی نیاز دارید، روان‌شناسان متخصص کلینیک پیروزی در کنارتان هستند تا با روش‌های نوین روان‌درمانی، به شما کمک کنند خودِ احساساتی و پراحساستان را دوباره کشف کنید.

دریافت نوبت:

جهت دریافت مشاوره فردی از متخصصین و مشاورین کلینیک پیروزی کافی‌ست با شماره‌های زیر تماس بگیرید:

شماره تماس یپروزی: ۰۲۱۷۷۴۳۱۶۴۹
شماره تماس قیطریه: 02126456903

ساعات کار

روزهای هفته 8:00 – 17:00
پنج شنبه با هماهنگی
جمعه تعطیل

آخرین مطالب

  • طرحواره بازداری هیجانی

نشانه‌ها و تاثیرات خاموش طرحواره بازداری هیجانی بر زندگی

مرداد ۱۸ام, ۱۴۰۴|بدون ديدگاه

وقتی احساساتت را قورت می‌دهی: نگاهی به طرحواره بازداری هیجانی آیا تا حالا تجربه کرده‌اید که نتوانید احساساتتان را همان‌طور که هستند بیان کنید؟ مثلاً وقتی عصبانی یا شاد هستید، خودتان را کنترل کنید [...]

  • طرحواره بدبینی و منفی‌گرایی

طرحواره بدبینی و منفی‌گرایی چیست و چگونه درمان می‌شود؟

مرداد ۱۶ام, ۱۴۰۴|بدون ديدگاه

طرحواره بدبینی و منفی‌گرایی: دشمن پنهان شادی در زندگی شما دیدگاه منفی نسبت به زندگی و برداشت‌های بدبینانه از خود یا اطرافیان، ذهن فرد را همواره آماده‌ی پذیرش اتفاقات ناخوشایند می‌کند و او را [...]

بازدید روزانه : 2

ثبت قرار ملاقات

شما می‌توانید از طریق این دکمه، جلسه مشاوره تنظیم نمایید…